خوب میدانم.....

خوب میدانم...



او"را دیدم لحظه ها پی در پی در قمار زندگی می بازند ساعتها روزها ماهها همه میمیریند . حتی من و فردا امروز فراموش خواهد شد یار دیگر که می آید سراغت من نیز فراموش خواهم شد. هیچ می دانی شمعها از بهر چه میسوزند ؟ به یاد اولین شمعی که سوخت میسوزند و می نالند کاش می شنیدیم ناله شان را و چکاوک هر دم می نالد هیچ می دانی چرا ؟ چون خوب می داند معشوقش روزی میمیرد و خوب میدانم روزی که من میمیرم هیچ کس با خود حتی نمی گوید که چرا آخر مرد ؟این است مفهوم زندگی کردن ، پس هرگز به خاطر غم هایت گریه مکن و مگذار این زمین پست، شنونده ی آوای غمگین دلت باشد...
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.