گورستان تاریخی «ورانو» ( Verano) با 83 هکتار وسعت، اصلی ترین قبرستان رم
پایتخت ایتالیا بوده که تا سال 1980 تمامی مردگان این شهر بجز پاپ ها و
پادشاهان در آن دفن می شدند.این مکان یک میراث هنری منحصر به فرد محسوب می
شود.
پل میلو واقع در جنوب فرانسه، طولانی ترین و مرتفع ترین پل دنیا است.
پل میلو واقع در جنوب فرانسه، طولانی ترین و مرتفع ترین پل دنیا است. این پل روی رودخانه تارن قرار دارد. برای ساخت این پل 13 سال ، مطالعه و تحقیق صورت گرفت تا پس از آن، در مدت سه سال، پل ساخته و در سال 2004 افتتاح شود.
این پل بیش از 2500 متر طول و ۳۴۳ متر ارتفاع دارد. سرعت باد در این منطقه به 200 کیلومتر در ساعت می رسد. احداث پل میلو نزدیک به ۳۹۴ میلیون یورو هزینه داشته که شرکت فرانسوی سازنده آن (Eiffage)، در ازای دریافت عوارض عبور و مرور خودروها از روی پل به مدت ۷۵ سال، هزینه ساخت و ساز پل را پرداخته است.
شاید در بسیاری از جوامع، پرداختن به موضوع سلامت جنسی برای زنان دچار سرطان چندان اولویت تلقی نشود اما نباید فراموش کرد علاوه بر افزایش بروز سرطان در جهان (یعنی موارد جدید بیماری)، کاهش مرگ و میر ناشی از سرطان (که البته سهم عمده آن مربوط به کشورهای توسعه یافته است) و امکان بالقوه درمان نسبتا قطعی برخی سرطانها، موضوع سلامت جنسی در این بیماران را به یک موضوع مرتبط با سلامت همگانی تبدیل کرده است.
کافی است توجه داشته باشیم احتمال درگیری با سرطان در طول عمر، فعلا برای مردان 46 درصد و برای زنان 38 درصد است. از طرفی در اقدامهای درمانی برای این بیماران اغلب افزودن بر طول عمر بیش از هرچیزی مورد تاکید بوده است در حالی که سرطان، علاوه بر کمیت، بر کیفیت زندگی و جایگاه خانوادگی و اجتماعی فرد نیز تاثیر میگذارد، بهویژه بیماران جوانتر، چون با تغییر جدی در سبک زندگی و فعالیتهای روزمره مواجه میشوند، مشکلات بیشتری را تجربه میکنند و البته خوشبختانه به مداخلههایی مانند مشاوره هم بهتر جواب میدهند. میانگین سنی زنان دچار سرطان پستان در ایران، حدود یک دهه پایینتر از میانگین جهانی است و بخش مهمی از بیماران ما جوان هستند، بنابراین سازگاری با تغییرهای ایجادشده لازمه ادامه یک زندگی باکیفیت است.
علاوه بر خود بیماری، عوارض درمانهای متداول برای سرطان نیز بر عملکرد زناشویی افراد تاثیر میگذارد، بنابراین در انتخاب مداخلههای درمانی باید در مورد حفظ یا برقراری مجدد صمیمیت و رابطه زناشویی رضایتبخش، حساس بود. وقتی یکی از همسران دچار سرطان میشود، حفظ این جنبه از زندگی از لحاظ هیجانی، عاطفی و همچنین فیزیکی (نه الزاما به شکل نزدیکی) بسیار بااهمیت است. هر دو طرف رابطه باید توجیه شوند که روابط زناشویی تنها محدود به انجام نزدیکی نیست بلکه به همه احساسات و نحوه بیان هیجانات جنسی هم مربوط میشود. زوج باید این پیام را از ارائهدهندگان خدمات سلامت دریافت کنند که کماکان میتوانند از روابط عاطفی و فیزیکی لذت ببرند و البته لازم است حتی با کمی خلاقیت و نوآوری، تعامل جنسی خود را ارتقا بخشند. به علاوه بهجای محدودیتها، بر توانمندیهای حفظشده تمرکز کنند و به تقویت اعتمادبهنفس بپردازند اما متاسفانه همانطور که اغلب این بیماران به ملاحظات سلامت روانی خود کمتوجه هستند درخصوص سلامت جنسی خود نیز معمولا به دنبال دریافت کمک نیستند و البته ارائهدهندگان خدمات سلامت نیز غالبا پیشنهاد خاصی برای کمک به آنها ندارند.
مشکلات جنسی زنان مبتلا به سرطان
مطالعهها
نشان میدهند 7 درصد از زنان مبتلا به سرطان پستان به دنبال حل مشکلات جنسی
خود رفتهاند (مراجعه برای دریافت خدمت) در حالی که 42 درصد از آنها
بهرغم تمایل به دریافت خدمت نتوانستند یا نمیدانستند که باید به کجا
مراجعه کنند. این تمایل در گروه سنی 18 تا 47 سال بیشتر بوده است. سرطان در
زنان به دلایل گوناگون از جمله دلایل جسمی مثل تغییر در آناتومی و شکل
ظاهری بدن و همچنین تغییر کارکرد در فیزیولوژی طبیعی بدن، دلایل
روانشناختی و شرایطی مانند اضطراب، خشم، افسردگی و... و دلایل اجتماعی مثل
تغییر در جایگاه و نقشهای خانوادگی و کاری در جامعه میتواند زندگی جنسی
فرد را تحتتاثیر قرار دهد. از طرفی بسیاری از درمانهای بهکار گرفته شده
نیز میتوانند جنبههای مختلفی از عملکرد جنسی فرد از جمله میل و پاسخهای
جنسی را تحتتاثیر قرار دهند، مثلا:
- وجود درد میتواند یکی از مشکلات شایع باشد چه به شکل عمومی و چه هنگام نزدیکی بهخصوص به دنبال جراحیهای بزرگ ناحیه لگن.
- از آنجا که بسیاری از خانمها به دنبال درمان جراحی یا شیمیدرمانی یا
درمانهای هورمونی دچار یائسگی پیش از موعد میشوند، کمبود هورمونهایی مثل
استروژن میتواند باعث علایمی مانند گرگرفتگی، خشکی واژن یا کاهش میل جنسی
شود. البته گفتنی است که حتی در این شرایط ظرفیت یک خانم برای رسیدن به
ارگاسم به هیچوجه محدود نمیشود (در یائسگی طبیعی نیز همین شرایط وجود
دارد).
- احساس تهوع و همچنین خستگی از عوارض شایع درمانهاست که
میتواند بر عملکرد جنسی افراد تاثیر منفی بگذارد. البته همانطور که تاکید
شد حفظ روابط عاطفی و حتی فیزیکی لازم است و این اصلا به معنی داشتن رابطه
به شکل نزدیکی جنسی نیست.
- تغییرات آناتومیک مثلا به دنبال جراحی
پستان یا ریزش مو و... میتواند با آسیب به تصویر بدنی فرد از خود از
اعتمادبهنفس او بکاهد. به ویژه اگر توجه داشته باشیم عضوی مثل پستان به
نوعی با هویت و احساس زنانگی فرد در ارتباط است.
- با شیمیدرمانی به
علت تضعیف سیستم ایمنی ممکن است فرد مستعد ابتلا به عفونتهای دستگاه
تناسلی یا عود بیماریهایی مثل هرپس تناسلی (تبخال تناسلی) باشد.
- در
برخی بیماران دچار سرطان پستان، پزشکان ناچار هستند دسترسی بافتهای بدن به
هورمون استروژن را تا حد ممکن محدود کنند. این موضوع میتواند روی عملکرد
جنسیشان تاثیر بگذارد ولی این مشکلات اغلب قابلکنترل هستند. برخلاف برخی
باورهای نادرست، داشتن روابط جنسی در این بیماران به هیچوجه سطح استروژن
را بالا نمیبرد و کاملا بیخطر است.
چطور با مشکلات جنسی کنار بیاییم؟
راهکارهای زیر میتوانند در کنار آمدن مبتلایان به سرطان با مشکلاتشان موثر باشد:
- در خصوص خشکی واژن این موضوع از طریق توجه به لزوم تحریک مناسب و کافی
جنسی و همچنین استفاده از ژلهای لوبریکانت موجود در داروخانهها قابلحل
است. در بیمارانی که منع مصرف هورمونها وجود ندارد، میتوان از استروژن
موضعی استفاده کرد.
- علائم ناشی از یائسگی زودرس هم باید کنترل شود.
مثلا اگر فرد دچار گرگرفتگی میشود میتواند موضوع را با پزشک مطرح کند.
داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRIs) میتوانند در کنترل این مشکل
کمککننده باشند.
- بیماران باید هم از لحاظ احساسی و هم از نظر ظاهری
با تغییرات آناتومیک ناشی از سرطان سازگار شوند؛ مثلا در دوران شیمیدرمانی
توصیه میشود خانمها با استفاده از موی مصنوعی، هم در محیط خانواده و هم
در تعامل با دیگر نزدیکان خود، هرچه سریعتر به یک زندگی عادی بازگردند.
اگرچه امروزه اغلب جراحان تلاش میکنند تا با روشهای محافظهکارانه تا حد
ممکن پستان را بعد از خارج کردن تومور حفظ کنند، ولی حتی اگر این کار
امکانپذیر نباشد، توصیه میشود بازسازی پستان در سریعترین زمانی که پزشک
جراح صلاح میداند، انجام پذیرد.
- اگر بیمار درد دارد تیم پزشکی باید
حتما در این خصوص حساس باشد و به شکل مقتضی درد را کنترل کند. دردهای ناحیه
تناسلی یا هنگام نزدیکی با بهکارگیری ژلهای لوبریکانت و اتخاذ
موقعیتهای فیزیکی مناسب برای انجام نزدیکی و تمرکز بر لذت جنسی قابل تخفیف
هستند.
- حفظ ارتباط کلامی و عاطفی با همسر، در کنار آمدن بیماران با
تغییرات بهوجود آمده اهمیت خاصی دارد. حتی اگر برای سالها بین زوج صحبتی
در مورد مسائل جنسی پیش نیامده باشد، حال وقت آن است که دوطرف به وضوح در
مورد خواستهای خود با یکدیگر تعامل داشته باشند چون به هر حال برخی
تغییرات بهوجود آمده است
باید بدانیم این فقط مردها نیستند که خیانت می کنند بلکه خانم ها نیز این کار را انجام می دهند. بنابراین بهتر است به جای اینکه این مشکل را به جنگ جنسیت تبدیل کنیم، به دنبال علت خیانت ها بگردیم.
در
این زمینه، ویلیام گلاسر، روانشناس نامی، بیان می دارد: زوج ها زندگی
مشترکشان را با عشق شروع می کنند اما می بینند صمیمیت اولیه به تدریج رنگ
می بازد. با گذشت زمان زندگی برخی از همسران به جدایی کشیده می شوداما
اکثریت به زندگی مشترکشان با آهنگی یکنواخت و ملال آور ادامه می دهند وب
رای تحمل این زندگی به مشروبات الکلی، پرخوری، استفاده از مواد مخدر یا
ارتباطات نامشروع روی می آورند.
به
عقیده این روانشناس، مهمترین انگیزه زن و مرد متأهلی که به سوی روابط
نامشروع کشیده می شود، تجربه مجدد صمیمیت فردی و جنسی است. چیزی که دیگ رآ«
را در زندگی مشترکشان نمی یابند. بنابراین جذابیت روابط نامشروع بدین دلیل
است که هیچ یک از طرفین، عیب جویی، سرزنش و شکوه نمی کنند یا نق نمی زنند.
در ادامه برخی از دلایل خیانت مردان و زنان را به صورت تفصیلی می خوانید.
9 دلیل برای خیانت زنان و مردان
1- برگردان حس فردیت و استقلال
یک
نظریه بر این عقیده است که انگیزه چنین عملی تمایل افراد به برگرداندن حس
فردیت و استقلالی است که در چهارچوب ازدواج تضعیف شده است. فرد ممکن است از
نظر عاطفی به حدی از بلوغ هیجانی نرسیده باشد که بتواند در مقابل ناراحتی
یا نارضایتی همسر، تمامیت خود را حفظ کند، به همین دلیل با جستجوی یک رابطه
جدید در واقع در جستجو و بازسازی خود جدید است.
2- اطمینان خاطر از جذابیت برای جنس دیگر
برخی
از افراد در پی نیاز به اطمینان خاطر از اینکه هنوز برای جنس دیگر جذاب و
خواستنی هستند به رابطه خارج از ازدواج رو می آورند. به واقع، در روابط
طولانی این سوال برای برخی پیش می آید آیا هنوز در بازار خریداری دارند یا
خیر، که یافتن این پرسش ممکن است آنان را برای رسیدن به اهداف غیرمشروعشان
سوق دهد.
3- عدم رضایت از ازدواج و برآورده نشدن نیازهای عاطفی
یکی
از عوامل اصلی خیانت روابط زن و شوهر است؛ زمانی که بین همسران، روابط
زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد فرد به همسر خود خیانت کند.
اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی به وجود می آید و مشکحلات شخصیتی
باعث می شود فرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط
گرم و صمیمی باعث این خیانت ها می شود. همسرانی که به هر دلیلی از محبت و
توجه مرد در زندگی خود محروم باشند، معمولا وقتی مورد وسوسه و اغوای شخص
دیگری قرار می گیرند ممکن است دچار انحراف شوند.
4- انگیزه ای برای پایان دادن ازدواجی که دیگر رضایتبخش نیست
رفتارهای
زشت، نق زدن های دائمی، نزاع هاو مجادله های فراوان دستورالعمل مناسبی
برای ایجاد سردرد است و در تصور برخی همسران (البته به غلط)، خیانت بهترین
راه فرار از جهنم خانه است و بهتر از آسپرین به درمان سردرد کمک می کند.
5- عدم دسترسی به رابطه جنسی در چهارچوب ازدواج
برخی
از همسران در روابط زناشویی با همسر خودممکن است تمایل به این روابط را از
دست داده یا کمتر به این موضوع اهمیت بدهند که این امر ممکن است باعث
فشارهای روانی و جسمانی به همسر و منجر به کج روی او شود.
6- انتقام
اگرچه
همه برای انتقام جویی از همسرشان به آنها خیانت نمی کنند، اکثرا احساس می
کنند حال که مورد خیانت قرار گرفته اند آنها نیز مجاز به مقابله به مثل
هستند. برخی تصور می کنند باید طعم تلخ دارویی را که به آنها خورانده شده
به همسرشان بخورانند تا متوجه اشتباه خود و آنچه که بر سر همسرشان آمده
بشوند.
7- کسب هیجان و تنوع
بعضی
مواقع هم رابطه خارج از ازدواج فقط به منظور کسب هیجان و تنوع اتفاق می
افتد یعنی هیچ شکایت یا نارضایتی خاصی در ازدواج وجود ندارد، فقط برخی
افراد به دنبال هیجان رابطه خارج از ازدواج هستند. در واقع پنهان کاری و
راز موجود در یک رابطه غیرقانونی به جذابیت رابطه خارج از ازدواج می
افزاید.
8- محیط خانوادگی نامطلوب
از
علل دیگر عهدشکنی می توان محیط خانوادگی را مورد بررسی قرار داد که بی
وفایی یکی از والدین می تواند باعث بی اعتمادی فرزندان شود؛ زیرا کودکان
والدین خود را سرمشق قرار می دهند و آنها را ایده آل ترین افراد منبع قدرت
می پندارند. ممکن است تصور کنند پدر و مادر کامل ترین انسان های روی زمین
هستند، از این رو سعی به تقلید از رفتار آنها می کنند. تعارضات بین والدین،
کشمکش ها، مسائل عاطفی نگرش نوجوانان را نسبت به ازدواج تحت تاثیر قرار می
دهد. تجارب کودکی رفتار بزرگسالی را شکل می دهد. والدین بی وفا، مُهر
تایید بی وفایی می زنند و آن را برای فرزندان خود قابل توجیه می کنند. این
کودکان در آینده ممکن است از برقراری رابطه صمیمانه بر پایه اعتماد متقابل
اجتناب کنند و به راحتی با برقراری رابطه سطحی با همسر خود یا دیگری به
زندگی خود و دیگران ضربه وارد کنند.
9- سایر علل موثر
برخی
مطالعات نیز نشان می دهد عوامل دیگری نیز در بروز خیانت موثر هستند. به
عنوان مثال سن عامل مهمی است. افراد بین هجده تا سی سال تقریبا دو برابر
افراد بالای پنجاه سال احتمال رابطه خارج از ازدواج دارند. نگرش آسان گیری و
علاقه زیاد به رابطه جنسی با میزان رابطه خارج از ازدواج همبستگی دارد.
شرایط
زندگی و کاری نیز نقش مهمی در رابطه خارج از ازدواج دارد. گمنامی موجود در
سفرها، جمعیت و گمنامی موجود در شهرهای بزرگ نیز به احتمال ایجاد اینگونه
روابط اضافه می کنند. افرادی که روابط ضعیفی با دوستان، اقوام و آشنایان
برقرار می کنند یا از فعالیت ها و تعهدات مذهبی کمرنگی برخوردارند، بیشتر
احتمال خیانت به تعهد ازدواج را دارند.
همچنین
احتمال بی وفایی در افرادی که تحصیلات عالیرتبه دارند در مقایسه با افرادی
که از تحصیلات عالیه برخوردار نیستند، بسیار بیشتر است. پژوهشی دیگر
عواملی را بر روابط خیانت بررسی کرده اند که عبارتند از: تعداد فرزندان،
طلاق قبلی، رضایت پیش از ازدواج، آمادگی برای ازدواج، داشتن دوستانی که
روابط خارج از زناشویی داشته اند، گذشته اجتماعی.
آسیب های پس از خیانت
بدون
شک داشتن خیانت به همسر عوارض و پیامدهای متعددی را به دنبال خواهد داشت
که هم بر فرد و هم بر خانواده و هم بر جامعه تاثیر خواهد گذاشت. در مطالعه
ای بر روی 160 فرهنگ مختلف نشان داده شد بی وفایی یکی از عمده ترین دلایل
ذکر شده برای طلاق است. همچنین مطالعات زیادی نشن داده اند که واکنش فرد
نسبت به خیانت همسر، شبیه علائم استرس پس از ضربه روانی، همچون علائم شوک،
سردرگمی، خشم، افسردگی، آسیب دیدن عزت نفسو کاهش اعتماد به نفس در مسائل
شخصی و جنسی است.
نتایج
پژوهش های دیگری حاکی از آن است که پس از افشای خیانت همسر، خانواده ها با
مسائلی نظیر بحران زناشویی، تضعیف عملکرد در نقش های والدینی و مشکلات
شغلی روبرو می شوند. از دیگر پیامدهای خیانت عمسر می توان به مسائلی نظیر
ضرب و شتم، قتل همسر و اقدام به خودکشی اشاره کرد. حتی در بسیاری از موارد
شوهران، همسران خود را به دلیل وجود نفر سوم (معشوق) می کشند.
در
بیانی دیگر، وقتی چنین رابطه ای کشف می شودت همسر خیانت شده ممکن است
احساس ویران شدگی داشته باشد. ممکن است احساسات منفی متفاوتی را تجربه کند.
احساس عدم کفایت و طردشدگی، خشم و تنفر شدید، گناه و حسادت. احساس حسادت
ممکن است از این تفکر ناشی شود که همسر خیانت کار چیزی را به طرف مقابل
داده که تا قبل از آن به طور انحصاری به او متعلق بوده است.
به
خصوص برای مردان برخی از حسادت از حس مالکیت ناشی می شود. ترس اینکه شخص
دیگری موقعیت برتری فرد را تصاحب کند نیز ممکن است مطرح باشد. بیشتر اوقات
همه بار مسئولیت به طرف فرد خیانت کننده است و اوست که سرزنش می شود اما
احساس گناه و سرزنش خود نیز احساسی است که همراه با سایر احساسات دیگر
تجربه می شود، افکاری مانند اینکه بایستی همسر بهتری می بودم یا روابط جنسی
بیشتری با همسرم برقرار می کردم، از این جمله افکار هستند. برخی از افراد
که هنوز به همسر خیانتکار علاقمند هستند، نفر سوم را مقصر می دانند و او را
مسئول اغفال همسر خود معرفی می کنند تا بتوانند به نحوی همسر خود را معاف
کنند.
همسر
خیانت شده از یک طرف تمایل به ترک و طرد همسر خیانتکار دارد و از طرفی
نگران است این کار او را بیشتر به سمت رقیب سوق دهد. فرد خیانت کننده نیز
احساسات چندگانه و گاه متناقضی را تجربه می کند. از طرفی دچار احساس شرم و
گناه و از طرفی دچار ترس از واکنش همسر است. از طرفی ممکن است هنوز همسر
خود را دوست داشته باشد اما احساسات شدیدی را نسبت به آن فرد دیگر هم احساس
می کند و ا زاین که چگونه در آن واحد دو نفر را دوست دارد گیج و مضطرب
است. برخی اوقات هم گرچه همسر خود را دوست دارد، تمایلی ندارد از احساساتی
که با آن فرد دیگر تجربه می کند، بگذرد. همسر خیانت شده ممکن است رفتارهای
متفاوتی را در پیش بگیرد؛ گاهی ممکن است همسر خیانکار را بیرون کند و گاهی
نیز بالعکس به منظور شکست رقیب و برنده شدن در مبارزه، رفتارهای افراطی
توجه و جنسی از خود نشان دهد تا همسر را دوباره به شرایط قبلی برگرداند. در
هر حالت احساس گناه و اضطراب همسر خیانت کرده را بیشتر می کند چرا که یا
احساس گناه او را بیشتر می کند چون خود را سزاوار بخشش و تلاش مجدد نمی
داند یا احساس فشار ناشی از این فکر که او مجبور است برای اصلاح موقعیت
کاری انجام دهد.
در
مواقعی که همسر خیانت شده شروع به جستجو در وسایل شخصی همسر از جمله تلفن،
ایمیل ها، کیف و کامپیوتر می کند همسر خیانکار مجددا احساسات متناقضی را
تجربه می کند. از طرفی مایل است وانمود کند چیزی برای پنهان کردن ندارد و
با این تفحص و تجسس راحت است و از طرفی دیگر جرأت اعتراض به تجاوز به حریم
خصوصی خود را ندارد. این احساس ترس و اضطراب که همسر خیانت شده برای همیشه
دلیل قانع کننده ای برای خشم و حمله به او دارد احساس غیرقابل تحملی است،
بنابراین بر اثر بی وفایی زناشویی هم در خیانت دیده و هم در خیانت کرده
احساسات و رفتارهای متناقضی را مشاهده می کنیم.
این
مقاله را با سخنی از «باربارا دی آنجلیس» به پایان می رسانیم: «تعهد واقعی
یک حلقه ازدواج، عقدنامه یا سند ازدواج یا سال هایی نیست که با یکدیگر
زندگی کرده اید؛ بلکه رفتار شماست در یک یک روزهای زندگی تان با فردی که
دوستش دارید.»
چهار اصل ساده برای جلوگیری از خیانت
به
طور کلی می توان برای داشتن روابط سالم و پیشگیری از خیانت زناشویی، به
چهار اصل مهم که برای هدایت و بهبود زندگی زناشویی مهم است، اشاره داشت:
1-اصل حمایت
عامل
ناخشنودی همسرتان نباشید. برای این منظور اجتناب از رفتار خشمگینانه،
اجتناب از قضاوت نامحترمانه، اجتناب از خواسته های خودخواهانه را مد نظر
داشته باشید. از همسرتان تعریف و تمجید کنید و وی را در بحران های مختلف
حمایت کنید.
2- اصل توجه
مهمترین
نیازهای عاطفی همسرتان را برطرف کنید. در مورد زنان نیاز به صحبت، نیاز به
محبت، نیاز به حمایت مالی و نیاز به عهد خانوادگی باید مورد توجه قرار
گیرد. در مورد مردان نیز نیازهای جنسی، داشتن روابط مفرح، جلب توجه و تعریف
و تمجید نیز مهم است.
3- اصل زمان
زمانی
را برای نشان دادن توجه غیر مشروط به همسرتان تعیین کنید و مقدار زمان با
هم بودن را بیشتر کنید. در این زمان ها ترتیبی دهید همسرتان در کنار شما
احساس راحتی کند و همواره در کنار شما بودن را ترجیح دهد.
4- اصل صداقت
به
طور کامل با همسرتان صادق باشید. صداقت عاطفی، صداقت در امور گذشته، صداقت
در زمان حال، صداقت در مورد آینده و صداقت در همه امور زندگی باید سرلوحه
روابط شما باشد.